صفت و قید یکی از مهم ترین و کاربردی ترین سر فصل های گرامری در زبان انگلیسی و امتحانات است. در این مقاله به طور مفصل آن ها را برای شما توضیح می دهم.
✅ صفت (adjective) چیست؟
صفت حالت و چگونگی اسم را توصيف می كند. صفت در زبان فارسی معمولا بعد از اسم و در زبان انگليسی معمولا قبل از اسم به كار می رود.
careful student. . دانش آموز دقيق
صفت مي تواند به صورت يك ،دو يا چند كلمه قبل از اسم قرار گيرد، مثال:
My new green book. . كتاب سبز جديدم
نكته : اگر صفت به بعد از اسم انتقال يابد و منتقل شود بايد بلافاصله فعل هاي ربطي زير به كار رود.
🔷افعال ربطی عبارتند از:
to be / to get / to turn / to become / to grow / to make
اين افعال كه به معني ( بودن – شدن – گشتن – گرديدن ) هستند جنبه فعل ربط دارند كه به آنها linking Verb مي گويند كه ربط يك صفت را به يك اسم می دهد مثل :
My father grew angry.
In spring the leaves turn green. . در بهار برگ ها سبز می شوند
Today the weather got cold. . امروز هوا سرد شد
تذکر : البته فعل هاي ربطي ديگر نيز وجود دارد كه به معني به نظر رسيدن هستند.
seem / appear/ look/ sound/ taste / smell / feel + صفت
تذکر : بايد دانست كه بعد از فعل هاي ربطي هيچگاه قيد به كار نمي رود مثال:
Sara looks angry. . سارا عصباني به نظر می رسد
This soup tastes unusual. . این سوپ غير طبيعي به نظر می رسد
صفت به صورت جمع به كار نمی رود. تنها دو صفت اشاره this و that با اسم بعد از خود در مفرد و جمع مطابقت می كند.
مثال:
✅This hat …… These hats.
✅That clock …… Those clocks.
💣 درجه صفات : صفات از نظر مقايسه به 3 دسته تقسیم می شوند.
✅ صفت برابر :
دو اسم را مقايسه مي كنند و آنها را در یک صفت برابرمی شناسند. مثال :
👉Helen is as tall as Susan. . هلن هم قد سوزان است
ساختمان صفت برابر بدين شرح است :
as +صفت + as
not so+ صفت+ as
Sina is as tall as Sima.
Siamak is not so tall as Susan.
✅ صفت برتر يا ( تفضيلي ):
دو اسم را مقايسه مي كند اما يكي نسبت به دیگری در یک صفت برتری دارد.
مثال : علي از مهران بلندتر است .
برای ساخت صفت برتر از صفات تک بخشی کافی است به آن ها er اضافه کنیم.
👉 Kimia is taller than Kia.
اما كليه صفت هايی كه شامل سه بخش به بالا هستند قبلشان( more ) اضافه می شود.
👉 My book is more interesting than yours.
براي صفتهاي دو بخشي تبصره خواهيم داشت.
✅صفات عالي يا درجه برترين :
چند اسم را مقايسه مي كند و از بين آنها يكي را به عنوان بهترين يا برترين معرفی می كند.
مثلا : هلن بلند قدترين دانش آموز كلاس است .
برای ساخت صفت برترین از صفات تک بخشی کافی است به انتهای آن ها est اضافه کنیم.
👉 Hellen is the tallest student in the class.
وكليه صفاتي كه شامل سه بخش به بالا هستند قبلشان most به كار مي رود مثلا
👉 My book is the most interesting book in the library.
بين صفات دو بخشی كه به حرفy ختم مي شوند در تفضيليer و در عالي est مي گيرند.
happy → happier than → the happiest
busy → busier than → the busiest
اما صفات دو بخشي كه آخرشان به y ختم نمي شود در تفضيلي more و در عالی most قبلشان اضافه می شود.
Active / more active than / the most active
Comic / more comic than / the most comic
🔷صفات بی قاعده :
چند صفت زير در تفضيلي و عالي از قواعدي كه تا كنون ذكر شد پيروي نمي كنند و بلكه شكل خاص خود را دارند.
عالي | تفضيلي | مطلق |
---|---|---|
the best | better | good |
the worst | worse | bad |
the most | more | many |
قواعد املايي مربوط به صفت :
الف- در صفت هايي كه آخرشان به حرف y ختم مي شوند مثل happy هنگام اضافه شدن er, est حرف y تبديل به حرف i مي شود.
👉happy → happier than → the happiest
ب- در صفت هايي كه آخرشان به حرف e ختم مي شود مثل wide در تفضيلي er و در عالي فقط st اضافه مي شود.
👉wide → wider than → the widest
ج -در صفات يك بخشي که آخرشان به حرف بي صدا ختم می شود به شرط انكه قبل از آن بی صدا فقط يك صدادار وجود داشته باشد. مثل big هنگام اضافه شدن پسوندهاي est و er حرف بي صداي آخر تکرار مي شود.
👉big → bigger than → the biggest
✅ Adverb (قيد حالت) چیست؟
قيد حالت، چگونگی فعل را نشان مي دهد با اضافه كردن ly به آخر دسته ای از صفات آنها را تبديل به قيد مي كنند. مثلا :
slow ——- slowly
careful —— carefully
به آرامی: Calmly | به سرعت: Quickly | به طور آهسته: Slowly |
عاقلانه: Wisely | بی نهایت: Extremely | به طور ناگهانی: Suddenly |
به سادگی:Simply | سرانجام: Finally | در حقیقت: Actually |
اينگونه قيدها را قيد حالت می گويند كه جايشان در جمله بعد از فعل و در صورتي كه مفعول وجود داشته باشد بعد از مفعول است. مثلا :
👉 Hellen speak slowly.
👉 Hellen speaks English slowly.
اگر فعل جمله نشان دهنده حركت باشد در چنان جمله اي قيد حالت بعد از قيد مكان به كار برده مي شود.
مثلا :
👉He left the room quickly.
قیدهای زير ly نمي پذيرند و بدون ly به كار مي روند.
long | short | hard | fast |
early | Late | much | little |
just | still | far | near |
low | soon | straight | enough |
كلمات به شكل بالا با شكل واحدي به عنوان صفت نيز به كار مي روند. طبعًا وقتي قبل از اسم باشد يا به تنهايی بعد از فعل ربطي باشند صفت هستند مانند :
👉 Hamid is a fast typist.
👉 Hamid is fast.
اما اگر بعد از هر فعل ديگري غير از افعال ربطی به كار بروند قيد هستند. مثلا :
👉 Amin types fast.
👉 Amin looks fast.
💣 نکته انفجاری 💣
کلمات زیر ly دارند اما قيد نيستند بلكه صفت هستند.
friendly / lovely / daily
👉 Sima is a friendly girl.
برای ساخت قید حالت از این گونه صفات خاص می توان از روش زیر استفاده کرد.
راه و روش
In + a/ an+ ………….. ( way- manner)
👉 Sima speaks in a friendly manner.
سیما به طور صميمانه صحبت مي كند.
✅ تشدید کننده صفت و قید
آن ها كلماتی كه نشان دهنده كميت و مقدار هستند.
كلماتی كه دلالت بر كميت و مقدار زياد مي كنند عبارتند از much, many که هردو به معنی – خيلی می باشند.
اسم مفرد غير قابل شمارش + much 🔷
اسم جمع قابل شمارش + many 🔷
فرق اين دو اين است كه بعد از much اسم مفرد به صورت غير قابل شمارش است اما بعد از many اسم جمع به صورت قابل شمارش به كار مي رود.
many و much معمولا در جمله هاي سؤالي و جمله هاي منفي به كار می روند.
Has Kia written many letters?
Does Kia drink much coffee?
Kia has not written many letters.
Kia doesn’t drink much coffee.
در جمله هاي مثبت معمولا از a lot of استفاده مي شود چه برای قابل شمارش و چه برای غير قابل شمارش، بدين صورت :
Kia has written a lot of letters.
Sara drinks a lot of coffee.
💣 نکته مهم:
اگر بخواهيم شدت قيد يا صفت را نشان دهيم از very يا too استفاده می كنيم .
صفت / قيد + (Very- Too)
زياد – خيلی
فرق too & very اين است كه: very نشان دهنده حد متعادل قيد يا صفت است مثلا:
The building is very beautiful.
My teacher speaks very fluently.
اما too نشان دهنده مقدار نامطلوب قيد يا صفت است.
It is too cold today.
That driver drives too slowly.
too, very می توانند برای تقويت معني قبل از many و much به كار روند مثلا:
There are too many cars in the street.
Shima drinks too much water in a day.
Amin knows very many words.
Thank you very much.
كلمه Enough به معني اندازه كافی ، برعكس very , too بعد از قيد و صفت به كار مي رود.
صفت / قيد + enough
We are rich enough.
He speaks fluently enough .
البته enough مي تواند با اسم نيز به كار رود كه البته معمولا قبل از اسم به كار می رود مثلا :
We will spend enough money in that trip.
كلماتي كه نشان دهنده كميت و مقدار كم هستند عبارتند از :
(مفرد – اسم غير قابل شمارش ) Little كم و اندك
(جمع – اسم قابل شمارش ) Few كم و اندك
✅ Such
اين كلمه به معني چنين می تواند با اسم هاي قابل شمارش جمع و همچنين غيرقابل شمارش مفرد بدين صورت :
توجه کنيد که غير قابل شمارش جمع مفهوم ندارد.
Kia hasn’t said such words.
Kia doesn’t like such weather.
اگر اسم قابل شمارش به صورت مفرد باشد از Such a/an استفاده مي شود بدين صورت
Such a man can’t stay quiet in this situation.
اگر در جمله هایی كه Such بكار مي رود صفتي نيز قبل از اسم وجود داشته باشد الگوي جمله به شكل زير است:
I haven’t seen such an interesting film so far.
🔷گسترش جمله با enough و too
در جمله هايي كه enough يا too بكار مي روند اگر جمله گسترش پيدا كند به يكی از صورتهای زير در مي آيد.
1: اگر مورد بحث جمله شخص يا چيز واحدي باشد به يكی از صورت های زير گسترش می يابد.
مصدر با to + صفت/ قيد+ too
👉 She is too young to work.
👉 She drives too slowly to arrive on time.
مصدر با enough +to+ قيد/ صفت
1. She is rich enough to buy the house.
2. They work hard enough to earn a lot of money.
2: اگر مورد بحث جمله دوشخص يا دو چيز مختلف باشد گسترش جمله به يكی از صورت های زير خواهد بود.
مصدر با to + شخص +for+ صفت/ قيد + too
1. The car is too expensive for me to buy.
2. You speak too fast for me to understand.
مصدر باto+ شخص +enough+ for + صفت/ قيد
1. The puzzle is easy enough for us to solve.
2. You sign beautifully enough for them to enjoy.
✅ کاربرد Other & Another
كلمه other به معنی ديگر فقط قبل از اسامي جمع نامعين بكار می رود مثلا:
👉 Jim has polished other cars too.
اگر اسم به صورت مفرد و نامعين باشد قبل از آن another بكار مي رود. مثلا:
👉 His son wants another toy.
اگر اسم به صورت معين(چه مفرد و چه جمع باشد) قبل از آن the other بكار می رود كه اشاره به اسم دوم يا گروه ديگر دارد مثلا:
👉 We don’t like this hat. I like the other hat.
👉 They don’t like these cars but I like the other cars.
كلماتي كه تاكنون مورد بحث قرار گرفت همگي صفت هستند و قبل از اسم بكار مي روند.
اسم مفرد نامعين +another🔷
اسم جمع نامعين + other🔷
اسم مفرد / جمع معين +the other🔷
حتی ميتوان اسم های بعد از صفات را به ضمير ones يا one تبديل كرد.
🔷 another one – the other one- the other ones – other ones🔷
حتی ميتوان اسم هاي بعد از the other و another (مفرد) را حذف كرد و از خود آنها به عنوان ضمير استفاده كرد.
👉 I don’t like this hat, I like the other hat.
👉 This child wants another hat.