آموزش و جزوات درسی ترمیم, ارتقأ معدل و یادگیری زبان انگلیسی و سایر دروس با جدیدترین مقالات و جزوات کاربردی
در ادامه سفرم در کشور تایلند از شهر بانکوک به سمت شهر ساحلی پاتایا با ماشینی که از طرف آژانس هماهنگ کرده بودم رفتم. بعد از حدود 1/5 ساعت در مسیری سرسبز و شرجی، کولر روشن و با راننده ای خوش مشرب که موزیک ایرانی پخش می کرد به این شهر رسیدیم.
این شهر قبلا بندر و مکانی برای ماهیگیری بوده که به دلیل طبیعت و ساحل زیبا و خدمات مناسب به مسافران، به مرور حجم توریست افزایش پیدا کرد. این کشور با مدیریت درست و با درآمد توریست در حال پیشرفت است.
برخلاف بانکوک که آفتاب کمتری دارد، شهر پاتایا بسیار آفتابی و دارای ساحل زیبای نیم دایره ای بزرگ و مسطح جهت پیاده روی با نخل هایی زیبا بود که روح آدم جلا پیدا می کرد.
معروف ترین خیابان این شه خیابان ساحلی ( Beach Road) است. این خیابان یک طرفه است که وانت های سواری, موتور و ماشین های زیادی به خصوص از عصر تا شب از آن عبور می کنند. سمت راست خیابان, ساحل و مکان هایی برای استراحت و نشستن و سمت چپ خیابان پر از هتل ها، رستوران ها، مغازه های ماساژ, فروشگاه ها, مراکز خرید و تفریحی می باشد.
روز اول
بعد از رسیدن به هتل و تحویل گرفتن اتاق، کمی استراحت کردم. به استخر زیبای هتل رفتم و با کمی شنا در آن و دیدن منظره دریا خستگی یک سال را از تن بیرون کردم. جاتون سبز بود.
مجدد در خیابان های اطراف به دنبال فروشگاه بزرگ بیگ سی برای خرید گشتم که از شانس سر کوچه بود. بعد از خرید انواع میوه, نوشیدنی و چند لباس نخی به قیمت 300 بات به هتل برگشتم و یخچال را پر کردم.
اتاق هتل بالکنی به سمت دریا داشت و نمی دانید چه رنگ هایی را در آسمان دیدم که ممکن بود ساعتی به این زیبایی خیره شویم.
پاتایا مترادف با “بهشت تعطیلات ساحلی” شده است و به هاوایی شرق معروف است. ساحل پاتایا که دارای آب شفاف و شن های سفید است، بخش 3 کیلومتری از خط ساحلی 15 کیلومتری پاتایا است. با شیب ملایم و آب دریا زلال، محل حمام عالی است. بخش شمالی ساحل آرام است و هتل ها و استراحتگاه های ساحلی بسیار زیبایی برای مسافرانی که می خواهند از تعطیلات آرام لذت ببرند وجود دارد. قسمت جنوبی ساحل محل کسب و کارهای مختلف و مکان های تفریحی است که برای کسانی که عاشق شلوغی و هیجان هستند مناسب است.
در طول روز، ورزش های آبی زیادی در ساحل پاتایا وجود دارد. در شب، بارهای پر جنب و جوش در یک طرف ساحل و دریا در طرف دیگر وجود دارد. جو عالی است.
قدم زنان به سمت دیدن نمایش تیفانی که بسیار معروف است رفتم زیرا نیاز به انرژی نداشت و نوعی سرگرمی بود.
تیفانی شو در سال 1974 تاسیس شد و بیش از 40 سال سابقه دارد. این یک اجرا است که باید در پاتایا ببینید. تئاتر پر زرق و برق Tiffany می تواند بیش از 1000 نفر را در خود جای دهد، با صحنه ای درخشان، تجهیزات نورپردازی و صدا با تکنولوژی بالا، لباس های زیبا، به علاوه مجریان زرق و برق دار و ماهر که لذت بصری و شنیداری را برای شما به ارمغان می آورد. محتوای اجرا سالم و جالب است. محتوای عملکرد طیف گسترده ای از دسته بندی ها را پوشش می دهد. غنی از تنوع است و ظاهر زیبای شمایل کاملا شگفت انگیز است.
قیمت بلیط: 800 بات
زمان نمایش: 1 تا 2 ساعت
روز دوم
برنامه سفرم را از قبل چیده بودم و امروز بعد از خوردن صبحانه مفصل بین المللی با گرفتن یک توک توک به سمت معبد حقیقت رفتیم. صبحانه های هتل های 4 ستاره پاتایا را در حد 5 ستاره در نظر بگیرید.
موزه حقیقت ( The Sanctuary of Truth)
پناهگاه حقیقت از چوب ماهون خالص و چوب ساج ساخته شده است. برای نشان دادن رابطه بین انسان و جهان از هنر نفیس تایلندی استفاده می کند. سبک طراحی بر اساس هنر سنتی آسیایی و سبک زرق و برق دار سیام سلسله است. این پناهگاه نمایش های مذهبی از اساطیر بودایی و هندو از تایلند، هند، چین و کامبوج را ترکیب می کند و هدف آن استفاده از هنر و فرهنگ برای انعکاس فلسفه شرقی است. در مجاورت معبد، بازدیدکنندگان می‌توانند سوار گوندولا شوند، در کنار برکه از نوشیدنی لذت ببرند و به فیل‌ها و بزها غذا بدهند.
با خریدن بلیط ورودی و دادن کلاه ایمنی ، وارد فضایی پارک مانند شدم که در آن کالسکه سواری و فیل سواری هم می کردند. معبدی چوبی، مرتفع و زیبا را دیدم که با فلسفه دین بودا طراحی و ساخته شده بود. راهنما ها در حال صحبت با گردشگران و ارایه توضیحات بودند داشت و به طور کامل در مورد هر قسمت از آن ها در تمام مدت توضیح می دادند.
برایم بسیار جالب بود که با ایده و فکر، معبد یا موزه ای می سازند و فقط آجر و چوب روی آجر گذاشتن نبود. تعداد پله ها، مجسمه ها و غیره همگی مفهومی از آیین بودایی داشتن و شنیدنش بسیار خوشایند بود.رترکیبی از فرهنگ، هنر دست و دین.
در قسمتی از این موزه بقایای چند جسد از بوداهای مختلف داخل محفظه های شیشه ای وجود داشت که از مقدسات آن ها به شمار می آمد. گویی بعد از سوزاندن جسد, باقی مانده جسم آن ها بوده است.
بازدید از معبد حقیقت حدود سه ساعت زمان برد و برای استراحت به سمت هتل بازگشتم. بعد از کمی استراحت به سمت استخر رفتم و تا غروب از منظره و فضای اطراف لذت بردم. در شهر پاتایا، اغلب توریست ها و گردشگران به خاطر گرمی هوا ، عصرها به گشت و گذار می پردازند.
عصر در جهت خیابان ساحلی به سمت خیابان واکینگ استریت معروف که مرکز تفریحات شبانه است و وصف آن را شنیده بودم رفتم. این خیابان در انتهای خیابان ساحلی بود و در سمت چپ و راست آن رستوران ها، مغازه ها، دست فروشان، بارها و غیره وجود دارند. آن ها سرو صدا و شادی زیادی بر پا می کنند تا مشتری را برای خود جذب کنند. اکثر آن ها تخفیفات خوبی در ساعت های اول شب برای جذب مشتری دارند.
در انتهای این خیابان جشنی برپا بود . جشن موسیقی سنتی تایلند که گروه های مختلف جلوی سکویی جمع شده بودند و فیلم برداری بود و ……… . آنقدر پیاده روی و شادی کرده بودم که آخر شب تا هتل دربست گرفتم.
روز سوم
بعد از صرف صبحانه و کمی استراحت به سمت بندر پاتایا حرکت کردم که از آنجا تعداد زیادی قایق به جزیره های مختلف می رفتند. من نیز جزیره لارن را انتخاب کردم و بعد از تقریبا 45 دقیقه به همراه تعداد زیادی توریست به آنجا رسیدم. اکثر توریست ها موتور کرایه می کردند و برخی نیز با وانت چون تعداد رفته بودند و برایشان هزینه کمتری را شامل می شد تا در جزیره بچرخند.
من نیز هوس موتور سواری کردم با اینکه تاکنون سوار نشده بودم. تعدادی مغازه اجاره موتور در آن نزدیکی بود و به یکی از آن ها مراجعه کردم. برای یک روز تا عصر موتور اتوماتیک به قیمت 1000بات اجاره می دادند و باید عصر صحیح و سالم آن را تحویل می دادیم. دقت کنید که اگر موتور ایراد ظاهری دارد حتما از آن عکس تهیه کنید تا هنگام تحویل, ایرادات را خدایی ناکرده گردن شما نندازند.
مغازه دار به من شک کرد و از من پرسید موتور سواری بلدی؟ من هم گفتم تا حدودی. به من گفت تا سر کوچه برو و چون بار اولم بود کج و کوله میرفتم و فریاد زد به شما موتور نمی دهم. تصادف تصادف!!!
خلاصه با چیزهایی که از او یادگرفتم به مغازه دیگری رفتم و توانستم موتور کرایه کنم. قسمت هایی را بدون دردسر رفتم، در برخی مناطق توقف و کمی شنا کردم. در قسمت هایی از مسیر تصادف کردم ولی خوشبختانه به کسی نزدم. در نهایت با پای درب و داغون، دمپایی پاره و موتوری خسته، عصری آن را تحویل دادم و کلی جریمه شدم. حتی پول خرید دمپایی جدید نمانده بود. به خاطره خوب آن می ارزید ولی هنوز پنجه پایم بعد از چند سال درد دارد خ…
عصری با پای زخمی سوار قایق برگشت شدم و یک آقای اهل چین وقتی پای مرا دید پنبه و الکل داد تا ضد عفونی کنم و با پای لنگ لنگان به پاتایا و بعد هتل بازگشتیم.
شب هم با توجه به حادثه پیش آمده روبه روی هتل مدتی در کنار برخی که مشغول ماهی گیری بودند نشستم و با صدای ساحل دریا آرامش گرفتم. سپس یک غذای خوشمزه محلی که شامل نودل و غذای دریایی ( میگو ، هشت پا، ماهی اسکوییید و سبزیجات) می شد خوردم که به همه پیشنهاد می کنم.
روز چهارم
بعد از صرف صبحانه در هتل با یک موتوری به موزه هنر نقاشی سه بعدی به نام هنر در بهشت ( Art in Paradise) رفتم. با خرید بلیط و درآوردن کفش وارد شدم. روی دیوارها نقاشی های جذابی کشیده شده بود و باید در جاهای مشخص قرار گرفته و عکس می گرفتیم. چنتا عکس باحال از این موزه را براتون می گذارم.
Art in Paradise یک موزه هنر سه بعدی تعاملی و جذاب در پاتایا است و همیشه ارزش دیدن دارد. بازدیدکنندگان می توانند برای عکس های تعطیلات فراموش نشدنی خود را در آثار هنری سه بعدی سورئال غرق کنند. چه واقعاً شاخ کرگدن را در دست داشته باشید یا در خرطوم فیل نشسته باشید، مطمئناً خنده های زیادی را با خانواده و دوستان به اشتراک می گذارید. شما می توانید از طریق یک پل چوبی تصادف کنید یا بال های سفید بی عیب و نقص فرشته رشد کنید. این یک تجربه جذاب و سرگرم کننده برای کل خانواده است.
قیمت : 400 بات
زمان مورد نیاز: 2 تا 3 ساعت
بعد از حدود 3 ساعت گشتن و عکاسی در موزه بیرون آمدم و به یکی از مغازه های ماساژ اطراف رفتم و ماساژ پا گرفتم که بسیار عالی بود.
پیاده به هتل رفتم و بعد از کمی استراحت و رفع خستگی به استخر رفتم. در آنجا با یک فرد انگلیسی دوست شدم و به من گفت که شب جشن آتش بازی بین المللی برقرار است که بی نظیر است.
International Firework
ساعت تقریبا هفت و نیم به ساحل رفتم. جمعیت کم کم داشت زیاد می شد.
همه لب ساحل می نشستند تا آتش بازی شروع شود. دو قایق با فاصله از ساحل دارای کلی مواد آتش زا و باروت آماده بودند. موزیک پخش شد و سخنگو در مورد این جشن که از جذابیت های توریستی بود توضیح می داد. آتش بازی بزرگ, روی دریا آغاز شد و لحظات بی نظیری به مدت یک ساعت و نیم داشتیم. گویا این جشن در دو شب متوالی انجام می شد و از این بابت بسیار خوشحال بودم.
روز پنجم
با توجه به اینکه روی تورهای تایلند، گشت نیم روزی مزرعه زنبورها و جواهر سازی وجود دارد. بعد از صرف صبحانه به دنبال من آمدند و با هم به بازدید از مزرعه پرورش زنبور عسل و تولیدات مربوطه رفتیم. در آن مزرعه برای هر ملیتی مترجم هم زبان وجود داشت و بعد از صحبت در مورد عسل و غذای ملکه و محصولات برای خرید به فروشگاه رفتیم.
بعد از خرید و خروج از مزرعه با ماشین به سمت جم گالری یا مرکز سنگ و جواهر پاتایا رفتیم و از نزدیک با سنگ های قیمتی و شیوه جواهر سازی و فروشگاه جواهرات زینتی با پذیرایی رایگان دیدن کردم.
در ادامه تور رایگان شهری به یک معبد رفتیم که شلوغ بود و تعدادی مونک یا همان عابد های معبد در حال رفت و آمد بودند. دقایقی را در آنجا سپری کردیم و در حیاط عکس هایی گرفتم.
بعد از بازگشت به هتل و کمی استراحت برای ناهار به رستورانی که از آن تعریف زیادی شنیده بودم رفتم. بله رستوران Four Season یا چهار فصل در مرکز خرید سنترال فستیوال درخیابان ساحلی بود. در این رستوران یک ساعت ونیم فرصت داشتید تا از انواع غذاها، سالادها و دسر ها که طعم های بی نظیری داشت لذت ببرید. هزینه آن حدود 340 بات بود.
پس از صرف ناهار شروع به پیاده روی به سمت تپه پاتایا کردم. چیزی حدود یک ساعت پیاده روی در هوای شرجی کاری نسبتا سخت ولی لذت بخش و مفید برای کاهش وزن و سلامتی بود.
بعد از بالا رفتن از تپه به نقطه دید پاتایا ( View Point) رسیدم که بهترین دید را نسبت به شهر داشت.
با کمی پیاده روی به پله های طلایی رسیدم که در بالای آن یک بودای طلایی بود. در کنار بودای بزرگ تعداد زیادی بودای دیگر نیز در کنار آن بود که هر کدام برای دعای خاصی بودند و با احترام خاصی عبادت می شدند.
بعد از بازدید پیاده به سمت پایین برگشتم و یک بستنی در گرمای زیاد خستگی را از تنم به در برد. در شهر یک نارگیل خنک از یک دست فروش گرفتم .نارگیل های آن ها درشت با پوست سبز می باشد و گوشت سفید داخل آن ها بسیار حجیم و لذیذ است.
در جستجوی سوغات در مراکز مختلف، فروشگاه ها و مراکز خرید گشتم. بلیط باغ وحش ببر ها و کروکودیل ها را برای فردا از یکی از دکه ها خریدم و تعدادی سوغات زیبا برای خودم و بستگان با قیمت های خوب خریدم و به سمت هتل برگشتم. تا شروع شب دوم جشن آتش بازی کمی استراحت کردم. مانند شب قبل لب ساحل رفتم و در میان سیلی از جمعیت از کشورهای مختلف نشستم و تا شب از دیدن آن لذت بردم.
روز ششم
بعد از صرف صبحانه، ماشین برای حرکت به سمت باغ وحش به دنبالم آمد. بعد از حدود چهل و پنج دقیقه به باغ وحش رسیدم و پیاده به سمت بخش های مختلف رفتیم.
ابتدا به نمایش کروکودیل ها رفتم و روی جایگاه نشستیم. پرورش دهنده های کروکودیل نمایش های جالبی را دادند. بعد از نمایش تعدادی داوطلب خواستند تا با کروکودیل ها عکس بگیرد. دستم را بالا بردم و اولین نفر شجاعانه این اقدام شگفت انگیز را انجام دادم … !!!!!
بعد از نمایش کروکودیل ها به سمت مسابقه خوک ها رفتم و دقایقی را آنجا سپری کردیم و بزرگترین خوک تایلند که اندازه یک گاو بود را به ما نشان دادند.
سرانجام به دیدن نمایش ببرها رفتیم. تعداد زیادی ببر با مربی ها در یک قفس انواع نمایش های زیبا را دادند که فیلم آن ها در صفحه اینستاگرام من موجود است و می توانید در هایلایت ها مشاهده کنید. بعد از نمایش می توانستیم داخل قفس یکی از آن ها برویم و عکس بگیریم .من نیز طبق معمول اولین نفر این کار را کردم و عکس های زیبایی گرفتم.
بعد از دیدن نمایش ببرها به نمایش فیل ها رفتیم و نمایش های جالبی دیدم که فیلم آن ها در صفحه اینستاگرام برایتان گذاشتم تا لذت ببرید.
بعد از بازگشت کنار مرکز خرید سنترال فستیوال پیاده شدم و برای ناهار به یک رستوران بسیار تمیز رفتم. یک بشقاب دریایی سفارش دادم که کمی گران بود ولی ارزش یکبار امتحان رو داشت.
بعد از صرف ناهار و خرید در پاساژ به سمت هتل رفتم و در خیابان انواع مغازه ها و رستوران ها که غذاهای دریایی را می فروختند را نگاه می کردم و به این نتیجه رسیدم که بهتر بود در خیابان ناهار را می خوردم چون از نظر قیمت مناسب تر بودند.
و عصر هم مجدد به خیابان رفتم و به گشت و گذار و تفریح سالم پرداختم. شهر های ساحلی به دلیل گرم بودن, اغلب شب ها شلوغ هستند و در طول روز خبر خاصی نیست مگر توریست هایی که از جزایر برمی گردند.
در کنار پیاده رو پاساژی دیدم با نمای جالب هواپیمایی فرو رفته به ساختمان. به داخل رفتم و با جذابیت های توریستی جالبی روبه رو شدم. موزه اسرگرم کننده برای همه سنین.
موزه Ripley’s Believe It or Not را نیز با بازیگوشی Odditorium می نامند. در داخل موزه، بازدیدکنندگان می توانند انواع نمایشگاه های جذاب، عجیب و شگفت انگیز از سراسر جهان را که در یک مکان برای لذت و شگفتی شما جمع آوری شده اند، مشاهده کنند. نمایشگاه ها شامل یک سر کوچک شده از اکوادور، جمجمه مردم تبت و یک گربه دو سر است. تعداد زیادی نمایشگاه جدید و تقریباً باورنکردنی برای بازدیدکنندگان به نمایش گذاشته شده است تا دانش خود را از دنیای شگفت انگیز ما گسترش دهند.
روز هفتم
روز آخر سفر به این شهر جالب بود و برای صبحانه رفتم. امروز باید قبل از ساعت 12 اتاق را تخلیه میکردم . بنابراین گفتم که قبل از رفتن یک بار دیگر لب ساحل بروم. ناگهان با صحنه جالبی روبه رو شدم. دریا حدود 50 متر عقب رفته بود و کف دریا شفاف و براق مانند بلور برق میزد. فردی هم با یک دستگاه کف دریا را جارو می کرد تا مبادا پای کسانی که بعدا برای شنا می آیند روی شیشه یا چیزی زخمی شود. هرگز فراموش نمی کنم چنین مدیریت قوی برای صنعت توریست را.
جای همه سبز یک تخت لب دریا اجاره کردم و این لحظات بی نظیر را سپری کردم.
ظهر ماشین به موقع آمد و به سمت فرودگاه سوارنوبومی (Suvarnabhumi) بانکوک حرکت کردیم. حدود یک ساعت و نیم زمان برد و دو ساعت قبل از پرواز رسیدم. فرصت کافی برای گشت در فرودگاه بود ولی قیمت ها برای خرید کمی تند بود.
این سفر نیز با کلی خاطره به پایان رسید و ورق دیگری از دفتر زندگی رقم خورد. با برنامه ریزی قبلی سفرم را به کشور مالزی آغاز کردم و سفرنامه آن را نیز برای شما نوشتم.
نتیجه گیری
70 صنعت و شغل در دنیا به صنعت توریسم وابسته و ارتباط مستقیم دارد. بسیاری از کشورها با صنعت توریست در حال ایجاد زیر ساخت ها و بهبود اقتصاد مردم خود هستند. کشورهایی که منابع طبیعی و ثروت خدادادی مانند نفت و گاز و معدن و غیره ندارند با تقویت زیر ساخت های گردشگری و مدیریت درست آن می توانند اندازه کشورهای نفت خیز درآمد ثابت داشته باشند. حال کشور پهناور و چهار فصل ما با انواع قومیت ها و سنت ها و بیش از هزاران سال قدمت نتوانسته از این بازار بزرگ بین المللی سهمی بزرگ داشته باشد و باعث خنده و تاسف است.
بهتر است از تعصبات شدید بی مورد و موضوعاتی که جلوی پیشرفت این صنعت در ایران را گرفته دست برداریم و مانند کشورهای مسلمان دیگر درب ها را به روی توریست ها باز کنیم تا اقصادی بزرگ برای کشور و مردم در کنار دیگر صنایع رقم بزنیم.
به امید آن روز
بسیار عالی و قشنگ این سفر را ترسیم کردین. فکر نمیکردم اینچنین زیبا باشه
مرسی از محبت شما
محبت دارین
so interesting
Thanks a lot